با نام پاک دادار هور
امشب یا به عبارتی امروز بعد از مدتها می خوام دوباره شروع کنم به نوشتن.تو این روزگار که ((آنان که باید بنوازند؛سیلی می زنند...)) داشتن گوش محرم غنیمته بخدا!دوستانی دارم که می خونن و کمک می کنن برای...
View Articleبا خودمون صادق باشیم!
از عصر چند تاSMSاز بچه ها گرفتم که همشون تاکید داشتن ساعت ۱۱ شب دفاعیات ((خسرو گلسرخی)) رو از شبکه ۳ ببینم.برای ماها که بعد از انقلاب به دنیا اومدیم شنیدن حرفای آدمی که همیشه به عنوان یه مهره چپ...
View Articleملا قلی پور هم رفت!
ساعت ۸ عصر سر کلاس بودم و مشغول تدریس. یهو یه sms از مصطفی طاعتی اومد که ملا قلی پور فوت شده.خیلی حالم گرفته شد. تصاویر فیلمایی که ازش دیده بودم جلوی چشام رژه می رفت و این آخری ((میم مثل مادر)) با تموم...
View Articleشور عاشقانه
پس فردا اربعینه.چهلمین روز از خلق بزرگترین و عاشقانه ترین و همچنین اندیشه سوزترین صحنه پاکبازی انسان بر روی زمین.به قول حضرت مولانا:پاکبازی خارج هر ملت است واین بار من یکبارگی در عاشقی پیچیده اماین بار...
View Articleشرمنده ام!!!!!!!!!
سلام خدمت همه دوستان خوبم!با عرض شرمندگی یه سری مشکلات به وجود اومده بود که نتونستم آپ کنم.نمی دونم چرا تقریبا هر شب می اومدم ولی blogsky همش under constraction بود.با خیلی تاخیر سال خوب و خوشی رو...
View Articleنمی دانم
امروز داشتم فکر می کردم.به همه لحظاتی که داشتم و سپری کردم و نفهمیدم یا ندونستم که دارم چی کار می کنم.اینک منم که در آستانه دهه سوم زندگیم ایستاده ام.با کلی خاطره ریز و درشت.یکی از دوستام واسم میل زده...
View Articleدلتنگی
۱.در لحظه های سنگین استخوانسوز بی فرجامدل تنهایی من به یاد ((تو)) سبز می شودو امتداد بی افق یاسدر برابر وجود دریایی ((تو)) پایانی بر خویش بر می گزیند((تو)) سبزی سبز سبز...
View Articleاندازه آدم ها!
دیشب مهمون برنامه ((شب شیشه ای )) بهرام رادان بود و چقدر خوشم اومد ازش.خیلی ساده و بی تکلف حرف می زد و لذت بردم که یه هنرمند اینقدر بی آلایش حرف می زنه.البته این یه نظر کاملا شخصیه ولی یه حرف قشنگ زد...
View Articleشعر منظم یا واگویه یا نثرمنظوم یا...؟؟؟!!!
حمید سجادی یکی از دوستام باشور و شوق چند روز پیش یه دوبیتی واسم sms کرد و من خیلی بهش توجه نکردم. بعدا فهمیدم که اولین تراوشات منظوم ذهنی دوستمه.گفتمش دل می خری؟پرسید چند؟گفتمش دل مال تو ، تنها...
View Articleنوستالژی!!!
........ هان! ای گزمه ها! بهوش باشید! اینجا مردی از جنسلحظههای ناب سرداری ازسپیده فاتحی بزرگ از آن سوی تاریخ آمده و او...
View Articleما و اشتبا هاتمون
((هم میهن)) دیروز یه مصاحبه از دکتر سروشچاپ کرد.این مصاحبه خیلی جالب بود و نکات ناگفته ای رو بیان کرد. با همه احترامی که برای دکتر قائلم و بر کسی هم پوشیده نیست ولی یه سوال بزرگ تو ذهنم شکل گرفت.چرا...
View Articleکبوتر آسمانی زمین!
... و کبوترپرواز کرددر ناب ترین لحظه های آسمانی اشکه شاید پرواز بندی بود مکرر بر بالهایی...
View Articleعلی حقیقتی بر گونه اساطیر
((...خجسته باد نام خداوند ، نیکوترین آفریدگاران که تو را آفرید از تو در شگفت هم نمی توانم بود که دیدن بزرگیت را چشم کوچک من بسنده نیست مور چه می داند که بر دیواره اهرام می گذرد...
View Articleمهمانی خدا
باز هم رمضان آمد و سفره مهر الهی گسترده شد. نمی دونم امسال چه جوری بود و چه خواهد شد.ولی حس قریب و غریبیه بودن و دیدن و شدن.وقتی خودش گفته :((لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقا !!!)) ما چی کار...
View Article....
خیلی وقته که چیزی ننوشتم.دلیلشم نمی دونم.نمی دونم چرااین همه اتفاق این همه عید هیچ کدوم باعث نشد تکونی به خودم بدم و آپ کنم.نمی دونم چرا و به چه دلیل.در هر حال می خوام بنویسم.خدا نکنه که قلم آدم دچار...
View Articleسپیدی
هجوم بی امان ذرات برف دلم را گرم می سازد و مساحت سپید را در حجم سیاهم به یادگار می نهد ذره ذره پیایی و یکریز می بارد چقدر دلم هوای خورشید کرده است! و چه اندازه مشتاق...
View Articleچهارمین گاه
سیاهی چشمانت چنان لحظاتم را سپیده دم می کند، بانو! که هیچ خورشیدی تاب حضورش را ندارد... مساحت وجودم را در امتداد نگاهت ضرب کن ، خاتون! تا حجم هستی ام شیوایی...
View Articleسرگردان
امروز بازهم مثل همیشه بی زمان ساکن سرگردان می رفتم ـ تا عمق ذرات بی سکون اطرافم ـ نمی دانم چرا زمانی که...
View Articleکاش...
کاش می شد لحظه ای خوابید و رفت کاش می شد با کسی نالید و رفت کاش می شد در هجوم لحظه ها لحظه ای با چشم ها نوشید و رفت کاش می شد یک دمی با عشق بود در هجوم سایه ها...
View Articleبارش
باز هم مثل همیشه باد حس غریب کودکی را برایم تداعی می کندباز هم ابرهای سیاه روی سرمتکه تکه می شوندنمی دانم این همه ابر از کجای این آسمان سپیداینگونه سنگین و سرفرازمی آیند و می رونداین ابرهای ستروناین...
View Articleسکوت!!!
سکوتم را به بی خیالی ام تشبیه مکنید که در واپسین لحظات بی خویشتنی آنچنان مسحور عظمت هستی گشته ام که ذهن بیچاره ام گنجایشش را ندارد شاید همان شاید همیشگی به...
View Articleنوستالژی ۲
زمان گذشتپس از یازده بار گردشوما همچنان در اندیشه اینکه((چقدر زود دیر می شود...))و در این گیرودار بین اندیشه و عملما آنچنان اندیشناک از ترس عملیم که همچنان اندیشه را تعطیل می کنیموقتی جوانه های امید...
View Article؟؟؟؟!!!!
چرا این همه آزارم می دهید؟و به کدامین اتهاماینگونه راحت و آرام مرا محبوس ثانیه ها می کنیدبه راستی که زمان قریب و زمانه غریب شدهکه به آسانی شکستن تکه نانی خشکبدون دغدغه ایانسانی را می شکنید...با...
View Articleآستانه چهارمین
روزها می آیند و می روند و لحظه هایی می مانند که هیچگاه از لحظه بودن خود لحظه ای شک نمی کنند و اینک این منم مردی در آستانه...
View Articleیک
یک فکر، یک سیاهی ، یک شام بی امید یک بازی نهانی و یک صبح پر نوید یک آسمان ستاره ، یک ابر پر ز غم یک بارش دوباره و یک سرو هم خمید یک شب کنار آینه ، یک روز رو به نور یک...
View Articleبرزخ
افسوس ، ارزانی تمامی لحظاتیست که نمی دانند در کجای جغرافیای هستی ایستاده اند! و ضرباهنگ مداوم ثانیه ها لحظه ای حتی بر سر جای خود نمی نشاندشان! آه ! ای لحظه های من...
View Articleپریشانی
دردهایم بیشترین حجم ممکن را پیدا کرده که اینچنین سیال با حرکت قلم تراویده می شود جالب است حال و روزمان که می خواستیم انسان باشیم حال حسرت کسانی را می خوریم که آسوده لمیده اند و...
View Articleتوضیح
به هر که می رسی چنان کلماتت را می شمارد و چنان خیره می نگرد که گویی می خواهی دروغی ابدی را در قامت جاودانه ترین گلواژه ها بفروشی و چنان براندازت می کند انگار از هزارتوی تاریخ با درفشی کهنه بر دوش تازه...
View Articleخوابگردی
چشمان خوابزده گواهیست بر خوابگردی شبانه و نگاه های بی فروغ دلیلی است برنبودن افق تواتر یکریز لحظه ها چنان شگفت آور شده که آنی نمی توانی پیش بینی شان کنی تا می آیی عادت کنی به دیدنشان همه اش گم می شوند...
View Articleرد پا
چشمانم به رد پایت خیره مانده است هنوز هنوز نفس می کشد رویاهایم با صدایت با صدایت پرنده ای می شوم رها بر بلندای قامتت بلندای قامتت پهنه ایست به فراخی جهانم جهانم...
View Articleپایان
چقدر دردناک استگام برداشتن در مسیری که نمی دانی آیا افقی بر آن متصور است!گاهیمی ایستی و خیره می شوی شاید در دور دستها چیزی ببینی و آن را هدف...
View Article
More Pages to Explore .....